04: مردِ لاک پشتی
بعد از اینکه اپیزودِ اول و دوم گمراه را نوشتم به صورت کاملا اتفاقی چشمم به کتابی خورد که قبلا هم آنرا دیده بودم اما هیچوقت ترغیب نشده بودم که بخوانمش. مرداد ماه بود که نشر اطراف به مناسبت تولدش تخفیف گذاشته بود و من هم شروع کردم به گشتن در سایتشان… ناگهان تیتر کتاب چشمم را گرفت. نقشه هایی برای گمشدن! خواندمش… جذاب بود. هرچند نویسنده بعضی جاها گم شدن و پیدا شدن را متفاوت با آنچیزی که در اپیزود های جغرافیا و غریبه ناسازگار به کار بردم استفاده کرده بود اما باز هم تمثیل ها و داستان هایش برای رسیدن به مفهومی که میخواست ارائه بکند من را به شدت دلبسته خودش کرد.
نقشه هایی برای گمشدن اثر خانم ربکا سولنیت و ترجمه نمیا اشرقی است. نسخه ای که من دارم چاپ بیست و چهارم کتاب هست و نشرِ محترم اطراف اون رو به چاپ رسونده. برای خرید این کتاب میتونید به توضیحات پادکست رجوع بکنید.
این اپیزود حول محور صفحات 197 الی 200 کتاب می چرخد. جایی که نویسنده از مرکزِ ذنی که چند خیابان پایینتر از محل سکونتش بوده نقل میکند. مرکز ذن یکجورایی کارکرد کلیسا در مسحیت یا مسجد در اسلام را در بین بوداییان دارد. خود مرکز ذن که واقع در سان فرانسیسکوست هم داستان جذابی دارد که اگر کتاب را مطالعه بکنید به آن بر میخورید. از اینجا به بعد را از روی کتاب میخوانم ولی تغییرات کوچکی در متن داده ام تا برای خوانش مقداری ملموس تر بشود… اگر موافق باشید شروع کنیم.
صوتِ اپیزودِ چهارمِ پادکست گمراه:
متن کتابِ نقشه هایی برای گمشدن؛ صفحه های 197 الی 200:
