پراگماتیستیک مدیسین، همان پزشکیِ عملگرا
این مقاله در حال تکمیل شدن است.
اینکه دقیقا پزشکی چیست را نمیدانم، باید کمی بیشتر درباره اش مطالعه بکنم و بیشتر یادبگیرم. بحثم در این نوشته بیشتر ناظر بر شیوه برخورد با پدیدهها و مداخلات در پزشکی است. البته که جای جای متن پر از سوال است برای اینکه هنوز به جوابِ قطعی برایم خودم نرسیده ام و از نظرات شما استفاده خواهم کرد.
پزشکی یک علم، به معنای ساینس نیست. یا حداقل بگوییم یک pure science نیست. بیشتر یک حرفه است که از داده های علمی استفاده میکند. البته که در این سالیان سعی شده است با evidence based medicine بیشتر به science نزدیک شود ولی همچنان مشخصا با علومی مثل فیزیک، شیمی و زیست شناسی تفاوت هایی آشکار دارد.
این نظرِ شخصی خودم است، نمیدانم جای دیگری، کسی بیانش کرده است یا نه. پزشکی به دنبال حقیقت نیست… یا شاید بهتر باشد که بگویم پزشکی بهتر است به جای اینکه به دنبال حقیقت بگردد به دنبال نتیجه بگردد! بگذارید بیشتر بازش بکنم.
مردم به معنای عام، چه انتظاری از پزشک دارند؟ اینکه پس از مراجعه خوب بشوند. این خوب شدن را هم میتوان به چند روش معنا کرد:
- تظاهرات بیماریشان برطرف بشود
- اثرات جانبی بیماریشان حذف بشود
- سلامت پایدار داشته باشند.
بیشتر ما در مراجعه به پزشک به دنبال اولین معنا از خوب شدن هستیم. مهم نیست که کدام یک از این سه را مد نظر داشته باشیم مهم این است که میتوان هر سه اینها را به دست آورد ولی کاری به حقیقت نداشت.
یک روشِ فرضی را در نظر بگیرید که من بر اساس دمای بدنتان شما را درمان میکنم. واقعا هم درمان میکنم و بر اساس روش های علمی نظیر clinical trial آنرا نشان داده ام. هزاری هم که شما بگویید این روش کجایش به علمِ امروزی ما درباره علومی نظیر فیزیولوژی و بیوشیمی و… ارتباط دارد کسی حرفتان را گوش نمیکند!!! (یا بهتر است بگوییم که عاقلانه اش این است که گوش نمیکند). این روش دارد کار میکند، مهم همین است!
این را متوجه میشوم که جامعه علمی بیزی (Bayesian) عمل میکند (یعنی یک چیز جدید را در همان اول نمیپذیرد و باید شواهدِ نامعقول تکرار بشوند). ولی اگر ما سلسله شواهدِ محکمی برای یک متدِ به ظاهر خنده دار پیدا بکنیم آنگاه باید حقیقت را فدای کارآمدی بکنیم… در پزشکی کارآمدی مهم تر از حقیقت است!
طب سنتی
نظرم راجع به این پدیده در طول این سالیان مداماً تغییر کرده است. اما دیدگاه امروزم را میخواهم با شما به اشتراک بگذارم و نظرتان را در خصوصش جویا شوم.
طب سنتی یک روشِ درمانی متفاوت نسبت به طب کلاسیک دارد که آنرا متمایز از طبِ فعلی میکند. احتمالا نامِ اخلاط و تبعهای مختلف به گوشتان خورده است. تمرکز اصلیِ این طب، برقراری تعادل بین این اخلاط است.
مروجان علم که در این زمینه دستی دارند نقطه ضعف اصلی این روش (طب سنتی) را این میدانند که هیچ کدام از اطبای سنتی زیر بار آزمایشِ زیربنای این طب یعنی اخلاط نمی روند و آن را به عنوان یک اصل موضوعه پذیرفتهاند.
پزشک امروزی
دارونما
علمِ جدید
باورها