تکرار

تکرار

تکرار

به این زیاد فکر می‌کنم که تاریخ در چه حدی تکرار قبل است. ولی حداقل جوابی که الآن می‌توانم به این مسئله بدهم این است که ما تکرار افعال قبلیمان هستیم.

کمتر کسی را می‌توان در زندگی پیدا کرد که در زندگی خود بگوید من تا به حال هیچ خطایی نکرده‌ام –بماند که اگر اینگونه باشد هیچ گاه تواضعش اجازه‌ی چنین گفتاری را نمی‌دهد-. بیشتر انسان ها وضعیت الآن خودشان را به‌خاطر اشتباهات گذشته‌شان می‌دانند.

البته که این اشتباهات لزوما تاثیر مستقیمی بر زندگی ما ندارند، منظورم از تاثیر مستقیم، تاثیر عینی فعل است. در واقع اعمال ما روی روان ما تاثیر می‌گذارند و ما را به آینده‌ای آنگونه که باید سوق می‌دهند. و این نکته‌ی حائز اهمیت در حال است.

فردا از حال ساخته می‌شود؛ این جمله را تمام و کمال نمی‌پذیرم ولی معتقدم که هر عمل ما تاثیری روی روان ما می‌گذارد که احتمالا فردا روزی آن‌را بروز خواهیم داد. چه بسیار تخم‌مرغ دزدهایی که الان دیگر کارشان از شتر مرغ هم گذشته است… ما یک تکراریم؛ تکراری از قبل، و بعد تصویر تکرار حال ماست، حال را چگونه شکل می‌دهی … عزیز؟ یا ذلیل؟…

تکرار
به مانند تصاویر پیشین این تصویر هم از همان روزهاست...

کلان تر

من از عبارت “چرت میگوید” زیاد استفاده میکنم. به نظرم خیلی معنای بدی ندارد، وقتی شما به جاده خاکی میزنی یعنی داری چرت میگویی. احساس میکنم که در اینجا چرت گفته ام.

دقیقا به خاطر ندارم ولی فکر میکنم نوشتن این نوشته باید همزمان باشد با آشنا شدن من با فروید، ضمیر ناخودآگاه و از این قبیل مفاهیم. در هر صورت متن من ایراد منطقی و تجربی دارد. البته که حال بر آینده و گذشته به حال تأثیرگذار است ولی نه اینقدر! 

الان همه ما میدانیم که اشتباه کردن مقدمه پیشرفت کردن است. آزمایش کردن یک سرش خطاست و سر دیگرش موفقیت. در خصوص پادشکنندگی (با دیدگاه معتدل) امروز زیاد میشنویم و در مدح و ستایش شکست. اگر قرار بود هر شکستی در روان ما جای بگذارد و ما را به سمت نابودی بکشاند که دیگر زندگی معنا نداشت.

البته که نوشته شاید لحنش یا طرز و طریقه بیانش رسا نیست. بعید میدانم در نوجوانی (3 یا 4 سال پیش) اینقدر اندیشه ام خام بوده باشد. متن میخواسته بگوید که حواست به کرده الآنت باشد. این کرده ی الآنت بر فردایت تأثیر میگذار. البته که در رساندن این پیام ناتوان بوده است… آب و تاب زیاد باعث میشود چکیده مفهمومت آنگونه که باید به مخاطب نرسد. این را الآن میدانم، شاید گاهی عملی اش نکنم ولی روالش را فهمیده ام (ان‌شاءالله).

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها