بعضی وقت ها دوست داریم خط داستانی ساده و قابل پیشبینی باشد و فقط به ظرافت های مفهومی و استعاره ها فکر کنیم. inside out 2 دقیقا همان چیزی است که این نیاز را بر طرف میکند. ای کاش هر سال یک اثر این چنینی داشته باشیم…
با دیدن inside out2 احتمالا شما هم با من هم نظر باشید که انیمیشن انقدر درگیرِ مفهوم شده بود و تلاش کرده بود که انبوهی حرف را یک جا بزند که رشتهی داستانسرایی و پایبندی به روایتمندی را از دست داده بود. آدم متحیر میشود از این حجمِ مسائل روانشناختی که در حدود 90 دقیقه زده میشود و چقدر سرضرب و درست و دقیق بیان میشوند. طبعاً هزینهی این ارائه، کاسته شدن از بارِ روایتمندی داستان است…
فیلم سراسر پر بود از شعار؛ و ما از شنیدن این شعارها لذت میبردیم...
گاهی آدم دوست دارد پایش را بیندازد روی پایش، درگیر هیجان و پیچش داستانی نشود و فقط فکر کند… به احساساتش، به پیچیدگی هایش و نیم خیز نشود، بتواند ادامه داستان را حدس بزند و فقط مشغول یافتن نسبت و ارتباط داستان با خودش باشد.
در کش و قوس آخر فیلم که ناگهان گولههای به درد نخور میروند جایی که باید؛ نه زمینهپردازی خوبی برای آن صحنه شده، نه منطق و زنجیرهی علیتی درست و حسابیای دارد اما آدم لبخند میزند و لذت میبرد…
انیمیشن کاملا بر قسمت اول بنا شده است. بیشتر از قسمت اول حرف دارد اما پیچیدگی داستانی قسمت اول هنرمندانه تر بود. قسمت دوم زیباست، بسیار زیبا. نمیدانم کودکان میتوانند چقدر از محتوای داستان را بردارند، مثلا خواهر هشت ساله ام متوجه شد که همه احساسات مهم اند اما انیمیشن بالذات انیمیشنی است برای بزرگسالان. مخلص کلام اینکه ببینید و لذت ببرید.
اگر بعدا درباره “هویتِ زیبای متناقض” نوشتم به این 90 دقیقه زیاد ارجاع خواهم داد.